به گزارش خبرنگار ورزشی مشرق، همواره این انتقاد به محافلی آکادمیک وارد بوده که نسبتی با واقعیت های ورزش نداشته و با جامعه آن ارتباطی ندارند. در عمل نیز، فرصت هایی که به دانشگاهیان داده شد تا در عرصه کلان مدیریت ورزش وارد میدان شوند، به غیر از مواد معدودی، در بیشتر تجربه ها با شکست سنگین مواجه شده که زمینه ساز دوری آنها از این عرصه شده است.
عدم آشنایی با فعالیت اجرایی، دوری از فضای واقعی جامعه ورزش، عدم امکان ایجاد ارتباط منطقی و نزدیک با بدنه، بازیچه جریان های سیاسی قرار گرفتن و نداشتن آگاهی نسبت به فضای آن و ...، از عواملی بود که در بارزترین نمونه آن، حمید سجادی را می توان نام برد که با شکستی سنگین همراه شد.
اما در این بین، مراکز تحقیقی وجود دارد که با داشتن بودجه هنگفت، به حیاط خلوتی برای بخش معدودی از دانشگاهیان تبدیل شده اند. این مراکز که بودجه های میلیاردی و فرصت های تحقیقی- انتشاری بسیار قابل توجهی در اختیار دارند، نه تنها گامی در جهت تولید علم بومی و نوآوری در این علوم ندارند، که خود به محلی جهت بهره مندی عده ای خاص تبدیل شده اند.
به نظر می رسد، باید نامی از پژوهشکده تربیت بدنی وعلوم ورزشی وزارت علوم، تحقیقات و فانوری برد که اگرچه می تواند قلب تپنده علمی برای این بخش از جامعه باشد؛ اما عملا در سکوت به سر برده و خبری از آن به گوش نمی رسد.
این مرکز که به مدیریت مهدی طالب پور اداره می شود، به محلی برای حضور عده ای خاص از اشخاص تبدیل شده است. نتیجه وجود انحصاری برخی افراد در شوراهای چهارگانه نیز موجب شده تا این پژوهشگاه، باری از دوش جامعه ورزش بر نداشته و فقط بودجه ای میلیاردی در آن صرف و هزینه شود. الته باید توجه داشت که این بودجه برای جامعه ورزش که اساسا با این مقوله ها بی تفاوت است، رقمی هنگفت است که با بی توجهی مدیران این مرکز، ثمری در پی نداشته است.
این پزوهشکده که در سال 77 تاسیس شده و تا به امروز فعالیت می کند، با اهدافی چون بررسي و شناسايي نيازهاي پژوهشي متناسب با نيازهاي جامعه، به ويژه نيازهاي اجرايي ورزش، ارتقاي دانش متخصصان، کارشناسان، مربيان و ورزشکاران، انتقال آخرين يافته هاي علمي رشته تربيت بدني و علوم ورزشي به منظور ايجاد اشتياق در اقشار مختلف جامعه و گسترش فرهنگ ورزش همگاني و ...، مواجه است که به نظر می رسد باید اذعان داشت که در تحقق آنها موفق نبوده است.
این پژهشکده که بودجه ای میلیاردی در اختیار دارد، بیشتر به حیات خلوتی برای برخی تبدیل شده که نگاهی گذرا به اعضای شوراها و برنامه های این مرکز، گویای بسیاری از اتفاقات است. نتیجه چنین وضعیتی هم گریزانی جامعه ورزش از چنین مراکزی است چرا که عملا نتیجه نداشته و بیشتر محلی برای اتلاف بیت المال است.